آریاآریا، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 5 روز سن داره

من و پسرم آریا

همه آنچه پسرم در دو سال و نیمگی هست - شماره پنج

1392/2/26 12:18
نویسنده : مریم
557 بازدید
اشتراک گذاری

در دو سال و نیمگی هنوز مثل گذشته عاشق نمایش بازی و کتاب خوندن هست و شعر خوندن

ولی از اونجایی که من از روزی که یادمه و خودم رو شناختم آواز می خوندم و الان هم بر حسب عادت وقتی سرگرم کاری هستم آواز می خونم این پسرک هم یاد گرفته و چیزهایی رو که بلده و یا از خودش اختراع می کنه با آواز می خونه ، دستهاش رو هم گاهی می ذاره روی گوشهاش و اتفاقا چشمهاش رو هم می بنده و آواز سر می ده و نمی دونم از کجا فهمیده آدما وقت آواز خوندن این حالت رو به خودشون می گیرن

تازه برام تعیین می کنه با چه ولومی و چه آوازی رو بخونم ، گاهی که غرق در خودم مشغول خوندنم و بعد متوقف میشم می شنوم که صداش می یاد: مامان بخوووووون

یا اینکه میاد می گه مامان آواز بخون ، میگم چی بخونم ؟ ای ایران بخونم؟ میگه نه ، آهویی دارم خوشکله بخون

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

شهره مامان مینو
26 اردیبهشت 92 22:35
بابا خوانند ها... مردم چه هنرا دارن ها... این محویتت در کتاب تو حلقم پسر جان...


هی هی هی
محبوبه
28 اردیبهشت 92 9:34

برای هردو خواننده


جاااااانم
وفا مامان پارسا
28 اردیبهشت 92 12:07
عییییییییییییییییییییییییییییین من!! از وقتی یادم میاد موقع همیشه دارم اواز می خونم .. پارسا هم عین من موقعی که مشغوله واسه خودش با صدای نازکش داره یه شعری که بلده یا یه شعر من دراوردی رو با اواز می خونه .. خیلی هم دوست داره جمله های شعری بگه مام باهم اینکارو می کنیم سعی می کنیم شعرای سادی بسازیم ..
هندونه می بینیم می گیم هندونه ای هندونه بیا بریم بخونه



من این تشابه شخصیتی مون رو همون روزی که وبلاگت رو پیدا کردم و خوندم متوجه شدم البته تفاوتهایی با هم داریم ولی خیلی روحیاتمون شبیه همه
اینم یکی دیگه اش - خیلی جالبه نه؟
کار خوبی می کنین ما هم همین کار رو می کنیم
آریا هم خیلی شعر مسخره از خودش در میاره الان حضور ذهن ندارم
میگه آهویی دارم خوشکله - دور خودش می رنگه و بعدشم کر کر می خنده پدر صلواتی !
مادر(رادین و راستین)
31 اردیبهشت 92 2:14
به به
این روابط مادرو پسری حرف نداره

چه عکس قشنگی گرفتی ........

آریا جون رو ببوس


مرسی عزیزم