آریاآریا، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 7 روز سن داره

من و پسرم آریا

برنامه خواب

1392/5/31 12:31
نویسنده : مریم
913 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

پسرک ما از دو سال و نیمگی برنامه خوابش روی 12 ساعت بیداری و 12 ساعت خواب تنظیم شد، چون صبحها وقتی حتی ساعت 10 صبح بیدار میشد تا 6 عصر نمی خوابید اما من به علت خستگی و خواب آلودگی زیاد، ساعت 6 هم شده حاضر بودم بخوابه تا کمی استراحت کنم اما وقتی ساعت 8 بیدار می شدم در حالیکه شب شده خیلی به هم می ریختم

در نظر می گرفتم که من توی این چند ساعت تا انتهای شب هم باید ساعاتی رو اختصاصی با آریا باشم و هم ظرفهای ناهار رو بشورم و هم به فکر ناهار فردا باشم که قطعاً انجام درست همه اینها با هم توی اون چند ساعت محدود امکان پذیر نبود ، از طرفی بابا خسته به خونه می اومد و نیاز داشت که زودتر بخوابه در حالیکه من و آریا سرحال بودیم و این نا هماهنگی بین اعضاء سه نفری خانواده اصلا خوب نبود، یعنی وقتی بابا رو ساعت 12 یا بیشتر می فرستادیم بخوابه و من و آریا به تنهایی تا 2 بیدار می موندیم خیلی دلم می گرفت دوست داشتم ساعت خوابمون با هم و بیداریمون هم با هم باشه ، از اون طرف من تا خوابم می برد 3 بود و ساعت 6 صبح هم باید بیدار میشدم و صبح ها توی اداره با اون حجم کاری بالا خیلی اذیت می شدم

دیدم آخه این چه کاریه؟ این چه وضعیه ؟

دو سال و نیمش بود بعد از یه کرختی و افسردگی که به خاطر همین برنامه خواب ناجور داشتم تصمیم خودم رو گرفتم که دیگه بچه رو به زور ساعت 6 نخوابونم و در عوض سعی کنم سرگرمش کنم و می دونستم و درش می دیدم که توانایی این رو داره که چندین ساعت دیگه هم بیدار بمونه به شرطی که باهاش همراه میشدم و سرگرمش می کردم

اولاش ساعت 7 یا هشت بعد از ظهر خواب سنگینی برش چیره می شد که من سعی می کردم اون ساعت اون رو ببرم بیرون البته نه با ماشین ، تا هوای آزاد رو استشمام کنه و سرحال بشه و برگردیم

از نتیجه این تصمیم تا به امروز خیلی راضی و خوشحالم ، آریا صبح ها تا ظهر خونه مادربزرگ خوابه و ساعت 3:30 به خونه بر می گرده و تا 12 شب با من و یا با من و پدرش هست

احساس خوبی به من داد چون قبلاً مجبور بودم بین کارهای خانه و بودن با آریا، بودن با آریا رو انتخاب کنم و خوب کارهای خانه اون طور که باید به روز انجام نمی شد ولی از دو سال و نیمگی ، تونستم که به هر دو برسم و بابت هیچ کدوم عذاب وجدان نداشته باشم، این وسط فقط فشار خیلی زیادی به خودم میاد که دیگه بعد از چند ماه عادت کردم و پوستم کلفت شده

پسرک ما در این چند ماه اخیر بازی کردنهاش هنوز هم مستقل تر شده و اگر میل و رغبت زیاد  خودمون برای همراه شدن در بازی ها نبود، اون تمام ساعت خودش رو مشغول می کنه و بازی می کنه

و باید بگم که هنوز هم بازی بی رقیبش ماشین بازی هست ، مدل بازی با ماشین هاش هر چند وقت ورژنش عوض میشه که برای ثبت در خاطراتش حتما باید یه پست مفصل درباره تکاملش در ماشین بازی بنویسم

بعد از اومدن به خونه جدید بابا نظرش این بود که با توجه به اینکه اینجا اتاق آریا بزرگتر و جادار تر از قبل هست تختش رو از از اتاق خواب خودمون به اتاق خودش منتقل کنیم ، که البته با استقبال آریا مواجه شد

روزها توش بپر بپر می کنه و شبها هم راضی به خوابیدن توی تختش هست ، خودش بالشتش رو بر میداره و میگه میخوام برم توی تختم بخوابم، یک شب هم با مشایعت باباش  توی تختش خوابید اما خودمون به خاطر اینکه خیلی توی خواب می چرخه بعد از خوابیدنش به اتاق خودمون انتقالش دادیم

می دونم فرصت خوبی هست برای جدا خوبوندش و چون واقعا شب ها خسته است و تا صبح بیدار   نمی شه می دونم که اصلا مشکلی برای جدا خوابیدنش نیست فقط یک مسئله باعث شده که این کار رو عملی نکنیم اونم ترس از افتادنش از روی تخت هست، البته تخت که ارتفاع خاصی نداره و زیرش هم فرش هست اینقدر خوابش عمیقه که شاید اگر پائین هم بیافته بیدار نشه اما خوب اگر بیدار شد و ترسید چیکار کنم ؟

نمی دونم خلاصه بذارم تو تختش بخوابه وقتی خوابش برد بذارمش رو زمین ! یا که چیکار کنم ؟

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

وفا
1 شهریور 92 10:54
اره این ساعت خواب خیلی بهتره درسته که بازم خودت بیش از همه اذیت می شی و وقتی از سر کار برمی گردی می دونم که چقدر به خواب هر چند کوتاه عصر احتیاج داری اما این فداکاری رو به خاطر خانواده دوست داشتنیت می کنی و از استراحت خودت می زنی ..
من هم مدتیه این کارو انجام می دم یعنی می ذارم پارسا تا نزدیکای ظهر بخوابه و عصر نذارم بخوابه تا شب زودتر بخوابه که البته زودترش هم 12 ..یک هست دیگه !
پارسا هم تخت داره اما توی اتاق خودش روی زمین روی تشک می خوابه .. با اینکه تختش حفاظ داره اما پارسا خیلی زیاد توی خواب غلت می خوره طوری که هی سر و کله و پاش به چوبهای تختش می خورد و بیدار می شد گریه می کرد دیگه بیخیال تخت شدم و ازش به عنوان صندلی استفاده می کنیم و روی زمین می خوابه
اگر می دونی اریا توی خواب کم غلت می زنه امتحان کن روی تخت بذارش یک شب زیرش هم تشک بذار که اگر افتاد روی تشک بیفته و دردش نیاد .. اگرم افتاد و گریه کرد نازش کنی بگی چیزی نیست توی خواب شنا کردی مثلا اومدی پایین دوباره شاید بخوابه


ممنونم وفا جون از اینکه اومدی
آره آریا خیلی تو خواب می چرخه و این پهلو به اون پهلو هم میشه ، ولی چون به شوقش تختش می ره تو اتاقش فکر کنم بهترین گزینه این باشه که رو تخت که خوابش برد بذارمش پائین
مامان محمدمهدی
2 شهریور 92 11:44
سلام
نمیشه برای تختش حفاظ بگذارید؟یا بدید براتون درست کنن!



راستش تختش حفاظ داره ولی خوب از بس غلط می خوره سرش می خوره به میله ها
مامان روشا
3 شهریور 92 8:36
به نظرم کمی ود داری جداش می کنی تا شب دامادی فرصت داری ها


ها ها ها ، راستش همش به خاطر تنبلی بود ، تا موقعی که شیر می خورد کی حال داشت هی دم به ساعت پاشه بره و بیاد ، اووه کی میره اینهمه راه رو
بعدشم که اینجا هوا گرمه و اتاق آریا کولر نداشت نمی شد جدا بخوابه
الان هم اتاقش کولر نداره و یه کمی گرمه
همه این عوامل برای جدا نکردن تا به حال بوده
البته خودم هم نمی خواستم تا وقتی شیر می خوره جدا باشه
همین طوری شب تا صبح پا میشم روش رو می کشم
شهره مامان مینو
6 شهریور 92 12:55
به به بابا ایول مریم خانوم فعال ...بزنم به تخته خوب چندتا پست پشت هم گذاشتی ما عقب موندیم ولی هوه رو خوندیم...
اول اینکه به نظر شخصه من بهترین زنمان برای مستقل خوابیدنش همین الانه که خود شدوست داره و همکاری میکنه. منم مینو رو قبل دو سال به اصرار خودش جدا خوابوندم و اوایل زمین میخوابوندم و بعد هم رو تخت میخوابید دو سه تا بالش میگذاشتم پایین تختش که اصلا نگرانی نداشتم. میتونی از محافظ چوبی یا حتی محافظ پارچه ای استفاده کنی.
و البته خوب با توجه به شرایط کاریت خوبه که زمان خواب منظمی داره ولی این موضوع که هورمون رشد در ساعت بین نه تا دوازده شب ترشح میشه چیزیه که شاید بتونی بهش توجه بیشتر بکنی..مثلا حتی یازده یا یازده ونیم بخوابونیش. باز هم مثل همیشه فداکاریهات برای اریا منو شیفته ومبهوت میکنه مریم جون. میبوسمت.


آره خوبه که الان دیگه جداش کنم
درباره ساعت خواب هر کسی یه چیزی می گه یکی میگه 10 تا ساعت 2 شب هست، ولی راستش تاثیر مثبت این خواب و بیداری الانش توی همه جوانب زندگی آریا اینقدر زیاده که نمیشه به خاطر اون هورمونها که گفتی تغییرش داد، یعنی تغییر این ساعت آثار مخربش برای آریا خیلی بیشتر از بهره مندی از اون هورمون های رشدی هست که فرمودین