دو سالگی ، خیلی خوش اومدی
12 آبان هر سال برای ما طلائی ترین روز سال هست
هر سالی که روزها و ماهها ورق می خورن و دوباره به 12 آبان می رسیم برای ما خوشایند ترین روز ساله ، مهمترین عید زندگی ما در واقع عید نوروز نیست ، برای ما سال جدید یعنی 12 آبان هر سال
یک سالگی - دو سالگی - سه سالگی و ...
عزیز دلم ، پسرم ، فرزند رویایی من که به وقوع پیوستی ، اومدی و در دامن من قرار گرفتی ، فرشته زمینی من ، می خوام بدونی که تو بزرگترین عیدی ما ، خوشحالی ما و زیباترین اتفاق زندگی ما تا روزی که زنده هستیم ، هستی
می نویسم تا بدونی هر سالی که بزرگتر می شی برای ما لذت دو چندانی رو به ارمغان میاری
و ما همه شادیهای زندگیمون رو مدیون قدمهای ناز و کوچک تو و صدای خنده های زیبای تو هستیم
هر آنچه که برای تو انجام دادیم و خواهیم داد ارزانی فقط یک نگاه و بوسه تو
دو سالگی هم به نظر من یکی از قشنگ ترین سالهای زندگی می تونه باشه
می تونی کاملا حرف بزنی و ما رو بخندونی و با شیرین زبونیهات فراغت ما رو پر کنی طوری که یک ساعت بیشتر با تو بودن رو به هر چی خوشی و تفریح هست ترجیح بدیم
همه سعی ما اینه که قدر همه لحظه هایی که از این روزهای قشنگ کودکیت می گذره رو بدونیم و بهترین و شاد ترین روزهای کودکی رو برای تو فراهم کنیم
عزیز دلم پسر دلبندم می خوام بگم خدا رو شکر می کنم که پدر مهربونی داری
یه پدر خیلی خیلی مهربون ، پدری که شبها با نهایت خستگی باهات بازی می کنه تا که قلب کوچولوت راضی باشه تا که بخندی و خوشحال باشی
پدری که حتی وقتی از شدت خستگی رفته که بخوابه ، می گه خوابم نمی بره دلم پیش خنده هاشه و من باید اصرار کنیم بابا تو رو خدا بخواب مثلا رفتی که بخوابی
خوشحالم که هر آنچه که برای تربیت تو انجام دادیم الان یکی یکی داریم توی رفتاراهات می بینیم
و هوشیارمون می کنی که خیلی بیشتر از قبل مواظب رفتارمون باشیم
پسرم گلم قول می دم تا روزی که زنده هستم سعی کنم برای تو یک مـــــــــــــادر باشم یک مادر با همه معنی های خوبی که داره